برای دانلود فایل پی دی اف کلیک کنید
مبانی خبر، ارتباطات و علوم شناختی
ارتباط و خبر ، از روزگاران قديم در كانون تمامي مراودات اجتماعي بروز و ظهور داشتهاند. هر گاه كه افراد بشر ناچار از برقراري روابط منظم با يكديگر شدهاند، ماهيت سيستمهاي ارتباطي كه ميان آنان به وجود آمده است و گونههايي كه اين سيستمها رشد كردهاند و ميزان تأثيري كه بدست آوردهاند، تا حد زيادي فرصــــت « نزديكتر ساختن جوامع به يكديگر» ، يا يكي كردن آنها را فراهم كرده است.
ارتباط ، عبارت است از پيوند «الف» با «ب» دربارة «د» . يا ارتباط، به سادگي زماني ايجاد ميشود كه «الف» با «ب» دربارة «د» پيوند برقرار ميكند. ممكن است «الف» يك شخص، يك گروه يا يك نظام اجتماعي باشد. در هر حال، «الف» معمولاً به عنوان «فرستنده» و «ب» به عنوان «گيرنده» تلقي ميشود. موضوع این ارتباط هم پیام است.
ارتباط، معمولاً يك كنش متقابل چهره به چهره است، اما اغلب يك كنش متقابل ميانجي وجود دارد كه به وسيله آن «ب» از طريق مجراي «الف» دربارة موضوع معيني ارتباط برقرار ميكند. در اينجا يك دروازهبان، يك رمزپرداز يا رمزگذار ، يك پيام و يك كانال وجود دارد.
ارتباط شامل تلاشهايي براي مشاركت در معنا، از طريق يك فرآيند كنش متقابل نمادين ميان افراد بشر است. این بدان معناست که ارتباط يك فرآيند همگرايي است كه در آن فرستنده و گيرنده از طريق وسايل ميانجي يا غيرميانجي، اطلاعات را در قاب های شناختی نظیر خبر ميآفرينند، يا در آن مشاركت ميكنند. در يك فرآيند همگرا، فرستنده و گيرنده تمايل دارند كه به سوي يك نقطه حركت كنند، يا يكي به سوي ديگري برود، يا هر دو به يك سودمندي، علاقه و قانون مشترك دست يابند. عناصر ارتباط كه موجب و موجد همگرايي ميشوند، عبارتند از :
- برقراركنندة ارتباط يا ارتباط گيرنده
- پيام
- مجرا
- تاثيرات پيام
همة اين عناصر بايد در زمينهاي كه روي ميدهند، به معناي مشخص و مستقيم و در چهارچوب اجتماعي – فرهنگي زمانه، مورد بررسي قرار گيرند.
به یاد داشته باشیم که ارتباطات تنها بيان آشكار و انتقال ارادي پيامها نيست ، بلكه مفهوم ارتباطات تمامي فرآيندهايي كه مردم از طريق آنها بر يكديگر تاثير ميگذارند را دربرميگيرد.
اين تعريف بر اين فرضيه استوار است كه تمامي كنشها و رويدادها، همين كه توسط انسان درك ميشوند، جنبة ارتباطي دارند. افزون بر اين، از آنجايي كه اين اقدامات، اطلاعات فرد را تغيير ميدهند، بنابراين بر او تاثير ميگذارند. ارتباطات را يك پديدة انساني قلمداد ميكنند كه زمان، فرهنگ و ماشين (به عنوان مجراهاي اصلي)، تحقق آن را تسهيل ميكنند. اين مولفههاي انساني و تكنولوژيك، ريشه در نظامهاي ارزشي انساني دارند. بنابراين اگر با اين ديدگاه بخواهيم به ارتباطات نگاه كنيم، ارتباط، فرآيندي است كه در آن روابط انساني و اجتماعي رخ داده، حفظ شده و دگرگون ميشوند. پس ، ارتباط ، از بخش غيرقابل تفكيك مجموعهاي از انسانها و اشياء تشكيل شده است.
به طور كلي در این زمینه، دو نتيجه زير را مي توان گرفت :
- ارتباطات را نميتوان از بستر فرهنگي و اجتماعي آن خارج ساخت .
هر گونه بحث دربارة ارتباطات بايد با موضوع نظامهاي ارزشي قابل شود.
به همین دلیل است که می گوئیم،علوم شناختی به طور ساده به صورت ” پژوهش علمی دربارهٔ ذهن و مغز” تعریف میشود. این دانش نوین شاخه ای میان رشته ای است
که از رشتههای مختلفی مانند روانشناسی، فلسفه ذهن،عصبشناسی، زبانشناسی، انسانشناسی، علوم رایانه و هوش مصنوعی تشکیل شدهاست. این علم به بررسی ماهیت فعالیتهای ذهنی مانند تفکر، طبقهبندی و فرایندهایی که انجام این فعالیتها را ممکن شناخت آغاز میکند میپردازد. به صورت مشخص تر، از جمله اهداف اصلی این رشته پژوهش در زمینه بینایی، تفکر و استدلال کردن، حافظه، توجه، یادگیری، و مباحث مربوط به زبان شناسی می باشد.
محققین این رشته اعتقاد دارند که رفتار انسان ها برگرفته ازادراکات مختلف ناشی از کم شدن یا زیاد شدن شدت اتصالات خاصی در مغز است.
دریافت، درک و فهم خبر و اطلاعات هم از این قاعده مستثنی نیست و این از جمله دریافت های شناختی است.
یکی از حوزههای کاربردی متأثر از یافتههای علوم شناختی، روانشناسی تحلیل خبر ،اطلاعات، ارتباطات و رسانههای همگانی است. بر این اساس ، روانشناسی شناختی در درک خطاهای شناختی که منجر به تصمیمات نادرست میگردد و نیز طراحی بهترین شیوه تأثیر گذاری بر افکار عمومی به این حوزه کمکهای مهمی میرساند.
دستگاههای خبری واطلاعات رسانی، یکی از کاربران یافتههای علوم شناختی برای تحلیل اطلاعات هستند. رسانههای جمعی نیز برای جذب افکار عمومی و تأثیرگذاری بر آن، از اصول روانشناسی شناختی بهره میبرند. زبانشناسی شناختی نیز در استفاده از استعارههای مناسب به این حوزه کمک ارزشمندی انجام میدهد.
زمستان ۱۳۹۸
فریدون وردی نژاد