پرسش و پاسخ- عمومی
- اصطلاح جنگ های نسل چهارم به چه معناست؟
- با آغاز تحولات علمی، بویژه در زمینه اطلاعات، ارتباطات والکترونیک دردهه اخیر جنگهای نسل چهارم طراحی و مطرح شده است. در این نسل از نبردها، به جای ابزار جنگهای نسل اول(تکیه بر سلاح سرد) و جنگهای نسل دوم ( بکار گیری سلاحهای گرم ) و جنگهای نسل سوم( جنگها ی مکانیزه و بکارگیری ماشینهای جنگی و توسعه نبرد به هوا و زیر دریاها)، برجنگ نرم، شامل جنگهای اطلاعاتی، جنگ روانی و تبلیغاتی و نبرد سایبری تکیه می شود. در این نسل از نبرد، به تکیه بر سلاح و تجهیزات هوشمند ، پیشرفته و دقیق توجه می شود.
- انواع استراتژیهای بین المللی کدام است و اساسا با تغییر محیط کاری ملی به بین المللی چه اتفاقاتی رخ می دهد؟
- با تغيير محيط كاري از ملي به بين المللي شرايط سياسي، فرهنگي، پولي، اقتصادي، موانع تجارت، روابط كاري، قرارداها، تبليغات، تحقيق در بازاز، نيرويكار، دخالت دولت و تامين مالي تغيير ميكند. درکل سه نوع استراتژي بين المللي داريم: ۱-استراتژی چندمحلی ؛ استراتژی و اجرای تصمیمات به استراتژیهای کسب و کار محلی در هر یک از کشورها تقسیم میشود محصولات و خدمات، مناسب بازارهای محلی میشوند واحدهای تجاری در یک کشور از هم مستقل هستند فرض بر این است که بازار در هر کشور و منطقه متفاوت است بر رقابت در هر بازار تمرکز میکند مثلا استراتژی مهم میان شرکتهای اروپایی بسته به تنوع فرهنگ و بازار در اروپا است ۲-استراتژی جهانی ؛ محصولات دربازارهای ملی استاندار میشوند تصمیمات با در نظر گرفتن استراتژکسب و کار در دفتر مرکزی گرفته میشود برای هر واحد استراتژی کسب و کار مستقل در نظر گرفته میشوند تاکید بر صرفه اقتصادی غالبا با بی توجهی و بی مسئولیتی نسبت به بازارهای محلی همراه است احتیاج به اشتراک منابع و همکاری در فرای مرزها دارد که مدیریتش مشکل است ۳-استراتژی فرا ملیتی؛ به دنبال این است که بهره وری استراتژی جهانی و مسئولیت محلی را توام داشته باشد رسیدن به آن مشکل است چون باید به موارد زیر همزمان برسد: * کنترل مرکزی و هماهنگی قوی برای رسیدن به بهره وری * تمرکز زدایی برای رسیدن به تعهد به بازارهای محلی * پیگیری موضوع یادگیری سازمانی برای رسیدن به مزیتهای رقابتی
- پدافند غيرعامل چیست؟ ( Passive Defense )
- پدافندغيرعامل عبارت است از مجموعه اقداماتي كه بدون استفاده از سلاح ميتوان انجام داد تا از تلفات جاني به افراد و زيان اقتصادي به تجهيزات و تأسيسات كشورها جلوگيري نموده يا آنها را به حداقل كاهش داد. معمولا این کار با هدف جلوگيري از تخريب و آسيب تأسيسات و تجهيزات حياتي و حساس كشورها و افزايش روحيه مقاومت مردم و حفظ توان دفاعي صورت می گیرد.
- جنگ الکترونیک ( Electronic warfare) چیست؟
- جنگ الکترونیک ، استفاده از انرژي الكترومغناطيسي باهدف تشخيص، بهره برداري و اختلال در طيف الكترومغناطيسي رقبا و جلوگيري ازاقدامات مشابه آنها می باشد. در این نوع از جنگ ممكن است تهاجم به شبكه هاي مخابراتي و كامپيوتري به صورت نرم افزاري انجام شود.
- عوامل رفتاري در سازمان،چه عواملی هستند؟
- عوامل رفتاري کليه عوامل مربوط به نيروي انساني که محتواي سازمان را تشکيل مي دهد مانند: انگيزش، روحيه کار و رضايت شغلي، می باشند.
- در کشور خودمان نقش وعملکرد دولتها چگونه ارزیابی می شود؟
- هرکجا که دولت برخاسته از رای مردم بوده و به خواست آنان عمل کرده، موفق بوده است و هر کجا که از خواست، انتظارات و ترجیحات ملت فاصله گرفته، دچار خدشه و صدمه شده است.
- انواع تاکتیکهایی که برای حمله به رقبا مورد استفاده قرار می گیرند؟
- انواع تاکتیکهایی که برای حمله به رقبا مورد استفاده قرار می گیرد عبارتند از: ۱- حمله از مقابل . این تاکتیک مبتنی بر حمله به نقاط قوت رقیب به جای نقاط ضعف او به طور مستقیم و از روبروست . اگر چه برای انجام این تاکتیک باید از منابع بسیاری استفاده کرد ولی در صورت موفقیت و پیروزی سودهای کلانی به دست خواهد آمد. پیامد این تاکتیک بستگی به این دارد که رقیب تا چه اندازه حوصله و قدرت مقاومت و مقابله داشته باشد شرکت مایکروسافت از این استراتژی استفاده می کند. ۲- حمله از اطراف . در این مورد یک ناحیه جغرافیائی یا بخشی از یک بازار که در آن رهبر بازار آسیب پذیر است انتخاب می شود . یکی از راهها پاسخگویی به نیازهایی است که رهبر بازار نتوانسته است رفع کند . ژاپنیها معمولاً برای رقابت در صحنه بازار از این روش استفاده می کنند. نمونه بارز آن تولیدات شرکت تویوتا در آمریکا است . ۳- محاصره . این تاکتیک حمله ای است همه جانبه و وسیع بر ضد دشمن و در واقع محاصره او تا زمانی که اراده و مقاومتش بشکند . ۴- حمله حاشیه ای . این تاکتیک در بازارهای دارای تکنولوژی برتر ، بسیار متداول است .در این حمله ، چالشگر یا حریف مبارز تلاش می کند در حاشیه و جدا از تکنولوژی موجود ، باعرضه تکنولوژی جدید ، بازار را در دست بگیرد . اگرچه این تاکتیک نیازمند سرمایه گذاری است ، در صورت موفقیت می تواند بازار خودی را نفوذ پذیر سازد. ۵- حمله چریکی ( بدون ساختار ) . این نوع حمله در صورتی که منابع مالی کافی وجود داشته باشد مناسب است . چالشگر به انتخاب خود حمله را آغاز می کند و هدفش تضعیف روحیه رهبربازار است تا سرانجام امتیازاتی برای خود کسب کند . در برابر استراتژیها و تاکتیک های حمله استراتژیهای دفاعی نیز وجود دارند که عبارتند از: ۱ - دفاع از موقعیت و موضع . این نوع دفاع زمانی مناسب است که شرکت از جایگاه و موقعیت نفوذ ناپذیری برخوردار است . ۲ – دفاع متحرک . این نوع استراتژی به صورت گسترش دادن بازارها و تنوع و گسترش محصول نسبت به بازار است . ۳- دفاع قبل از تثبیت موقعیت رقیب ( حمله مقدم ) و دفاع با هجوم متقابل . در این استراتژی به شرکتها توصیه می شود که آغاز کننده حملات باشند ، اگر چه ممکن است باعث برخوردها ، تنشها و مبارزات مختلف و غیر ضروری گردد ، مانند جنگ قیمتها . ۴ – دفاع از اطراف . چنانکه قبلاً اشاره شد ، در این مورد یک ناحیه جغرافیایی یا بخشی از یک بازار که در آن رهبر بازار آسیب پذیر است ، برای حمله به آن انتخاب می گردد . ۵ – کناره گیری و عقب نشینی . گاهی کنار کشیدن از صحنه رقابت مطلوبترین راه حل است .
- تفاوت هاي اصولي برنامه ريزي استراتژيک و برنامه ريزي عملياتي چیست؟
- تفاوت هاي اصولي و پايه اي برنامه ريزي استراتژيک و برنامه ريزي عملياتي را مي توان به شرح زير بيان کرد: • اصولا برنامه ريزي عملياتي در سطوح مياني و پايه شکل مي گيرد، درحالي که برنامه ريزي استراتژيک در سطوح عالي سازمان تدوين مي شود. • تأکيد برنامه ريزي عملياتي بر کارايي و بازدهي است، درحالي که برنامه ريزي استراتژيک بر اثربخشي تأکيد دارد. • در برنامه ريزي عملياتي بيشتر بر منافع فعلي سازمان تأکيد مي شود، درحالي که در برنامه ريزي استراتژيک توجه بر منافع آتي است. • چون برنامه ريزي استراتژيک، به منافع آتي تأکيد دارد، امکانات آتي و احتمالي را نيز در بر مي گيرد. حال آنکه برنامه ريزي عملياتي با ديدي واقع گرايانه، فقط متکي بر امکانات مسلم و موجود مي باشد. • در برنامه ريزي عملياتي ساختار سازماني و شرايط محيطي، با ثبات نسبي در نظر گرفته مي شود، درحالي که در برنامه ريزي استراتژيک ساختار سازماني منعطف و متناسب و همراه با تغييرات در طول زمان است. • در برنامه ريزي عملياتي روش هاي کار غالباً تجربه شده بوده و متکي به دستاوردهاي گذشته است، درحالي که در برنامه ريزي استراتژيک روش هاي نو و تجربه نشده نيز پا به عرصه مي نهد. • برنامه ريزي عملياتي در مقايسه با برنامه ريزي استراتژيک مخاطره کمتري را در بردارد. • ديد برنامه ريزي عملياتي کوتاه مدت و ديد برنامه ريزي استراتژيک بلند مدت است. • برنامه ريزي استراتژيک به طرز تفکر گسترده و جهت دار نياز دارد، در حالي که برنامه ريزي عملياتي مستلزم نگرش محدود و کوتاه مدت است.
- تفاوت دیدگاه هابرماکس وبر و فوکو یاما در گفتمان قدرت چیست؟
- در گفتمان وبري، برداشت ماكس وبر از قدرت، رابطهاي الزام آور بين دو گروه حاكم و فرمانبردار است كه جریان حاکم گروه دوم را تابع و مطيع ارادهي خود مي كند و فرمانبردار نيز اطاعت از حاكمان را مشروع تلقي ميكند. آنچه در اين تعريف مهم است، رابطهي نابرابر، اجتماعي بودن قدرت و پيوند آن با مشروعيت است (فيرحي، ١٣٧٨: ٢٠). وبر سه نوع مشروعيت عقلايي، سنتي و كاريزماتيك را به رسميت ميشناسد. در اين گفتمان مشروعيت سنتي با سنتستيزي در حوزه عمومي به گونهاي ريشهاي دچار زوال در اين گفتمان خواهد شد. در مشروعيت فرهمندي با شكلگيري قهرمانستيزي در حوزه عمومي، مشروعيت كل سيستم زير سؤال رفته و خدشهدار ميشود. در مشروعيت عقلي نيز با عقلستيزي و قانونستيزي جامعه، مشروعيت كل سيستم از بين ميرود و تمام زير شاخه هاي نظام سياسي فاقد مشروعيت در حوزه عمومي خواهد بود. ماكس وبر سلطه و مشروعيت سياسي را دو روي يك سكه مي دانست. سلطه از نظر او متضمن اين اقبال بود كه حاكم يا حكومت، كساني را براي اطاعت و پذيرش سلطه خود پيدا كند. بر اين اساس هر سلطه با ميزان و نوعي از مقبوليت و پذيرش افراد زير سلطه همراه است (نقيبزاده، ١٣٨٤: ١٥٥). در گفتمان وبري اقتدار، بهعنوان يكي از اركان دولت نوين، قدرت مشروع است. به عبارت ديگر تنها در صورتي ميتوان بر قانونمندي حساب كرد كه كل نظام داراي مشروعيت باشد. اين امر بدان معناست كه اگر نظام نتواند مستقل از شكل حقوقي نحوهء اعمال اقتدار، مشروعيت پيداكند، در آن صورت قالب حقوقي فني- قانونمندي محض نخواهد توانست بهتنهايي در بلندمدت تضميني براي بهرسميت شناختن امور فراهم آورد(هابرماس:١٣٨٠ ،۲۱۲). و اما درگفتمان فوكويي، قدرت بسيار خرد و پراكنده است و فقط در قالب سلطه نمي گنجد. فوكو تجلي قدرت را در تمام سطوح زندگي ميبيند.او قدرت را به مثابه بافتي از روابط تلقي مي کند، بدين معنا که معتقد است روابط قدرت در تمامي انواع ارتباطات به صورت دروني وجود دارد و روابط انساني را بايد بر مبناي قدرت تفسير کرد. به نظر فوکو هيچ گاه نمي توان ميان قدرت و معرفت يا حقيقت جدايي افکند. هيچ دانشي بيرون از قدرت وجود ندارد و هر قدرتي هم تافته يي از دانش را به همراه دارد. مفهوم قدرت اگرچه به زعم فوکو بسيار پيچيده و اساسي است اما در واقع همان رفتار و روابطي است که در ميان انسان ها خواه در مناسبات اجتماعي - سياسي و خواه در روابط فردي صورت مي گيرد. • فيرحي، داود(١٣٧٨)،قدرت ، دانش و مشروعيت در اسلام ، تهران: نشر ني. • نقيبزاده، احمد(١٣٨٤)، در آمدي بر جامعهشناسي سياسي، چاپ دوم، تهران: انتشارات سمت. • هابرماس، يورگن(۱۳۸۰)، بحران مشروعيت، ترجمه جهانگير معيني، تهران: انتشارات گام نو.
- در ارتباطات اجتماعی،جوامع مرکب وجوامع توده وار به چه جوامعی گفته می شود؟
- امروزه از نظر ارتباطي بسياري ازجوامع یا جوامع توده وار هستند یا جوامع مرکب، خیلی از جوامع امروزین از حالت تودهای تبديل به جوامع مرکب شده اند که در آنها حداقل سه گروه وجود دارد: ۱- نخبگان ياسرآمدان؛ ۲- گروه هاي مياني يا ميانجي و گروه هاي واسطه؛ ۳- انبوه و عامه مردم .
- تکنولوژی چه نقشی در سازمانهای رسانهای ایفاء می کند؟
- تكنولوژي ابعاد مختلفي دارد، شمامي توانيد به تكنولوژي به عنوان يك شي ، يا واسط ،يا ابزار، يا كانال، يا فرهنگورفتارساز توجه كنيد. بهتر است سعی كنيم به ابعاد گوناگون تكنولوژي اعتبار ببخشيم . شاید مناسب باشد به ابعاد فرهنگي - اجتماعي وآموزشي تكنولوژي كه فرهنگ ساز است،بیشتر توجه كنيم. این ممکن نیست، مگر آنكه اولويت ما در كار رسانه اي و خبري ،نيروي انساني و فكر و ارزش انسان ها باشد. يعني تكنولوژي اهميت دارد، بر استراتژيتاثير دارد ، بر ساختار اثر دارد ، بر نتايج و فرآورده ها اثر دارد، اما اينتكنولوژي تا توسط انسان كارآمد و تاثيرگذار استفاده وهدایت نشود، هيچ اعتبار وارزشي ندارد . اساس را بايد بر خدمات متقابل نيروي انساني و تكنولوژي گذاشت، يعنيدر يك كلام، اگر بخواهیم بدانیم که سرمايه واقعی يك رسانه چيست؟ آيا تجهيزات وساختمان ووسایل است یا چیز دیگر؟ باید گفت : « سرمايه اصلي يك رسانه ، نيروي انسانيآن است»، اما نيروي انساني چابك ، كارآمد و داراي تخصص ، مهارت و توانمندي كهبتواند تكنولوژي روز را بكار ببرد. معنای سخن این است که تكنولوژي، بدون توجه بهنيروي انساني، درعمل، هزينه کردن بيهوده وکم بهره است. به روز كردن سيستم خبري،همپاي با آموزش نيروي انساني معنا مي دهد ، بايد سرمايه اصلي بر نيروي انسانيمتمرکزباشد، چون كار خبري علاوه بر اينكه يك كار عقلاني است ، كار روحي، روانيومعنوی هم هست. اگر خبرنگار شاداب و راضي باشد و روح و روانش آرام باشد، خبر وگزارش يك واقعه خبري را برابرواقع تنظيم مي كند، اما اگر نظر مادي دچار مشكل باشد ويا امنيت شغلي نداشته باشد، خبرو گزارش را درترازی تنظيم مي كند که فشارهایش حکمکرده انذ! بنابرا ين، روح وروان و دل است كه در كار رسانه اي و خبري اهميت بالاييدارد، پس بايد سکینه دل وآرامش روح و روان قلم به دستان واصحاب رسانه ، همپايتكنولوژي وتغییرات محیطی، دغدغه مدیران رسانه ها وحکمرانان این عرصه باشد!
- در دنیای امروز چند ملیتی شدن رسالت موسسه یعنی چه؟
- چند ملیتی شدن، موسسه ها را به تعریف کاملا جدیدی از مجموعه فرصتها، محدودیتها و خطرات تعیین شده محیطی پایبند میکند. برای حفظ کردن مسیر بنگاه از آنچه عواملی محیطی تحمیل میکند، مدیریت عالی باید ماموریت اصلی، فلسفه و مقاصد استراتژیک موسسه را پیش از چند ملیتی شدن، مجددا ارزیابی کند. موسسه چند ملیتی میتواند یک بازار جهانی را برای خودش تعریف کند که مستلزم استاندارد کردن محصول و فعالیتهای شرکت یا بنگاه است . موسسه پس از تعیین بازار هدف، باید بیانیه رسالت را با ساز و کارهای داخلی متناسب برای حمایت از این رسالت تعریف کند. مثلا اگر شرکتی بازار جهانی برای خودش تعریف کند، بیانیه رسالت ممکن است وظایف و فعالیتهای متمرکزی ایجاد کند که همه فعالیتها یکسان و استاندارد باشد.
- چگونه و تحت چه شرايطي مي توان استراتژي تمايز را انتخاب كرد و براي متمايز بودن محصول و خدمات چه راههايي وجود دارد؟
- استراتژي تمايز وقتي انتخاب مي شود كه بخواهيم چيزی متفاوت كه باعث جلب مشتريان گوناگون در بازار و از جمله مشتريان رقبا می گردد عرضه كنيم. استراتژي تمايز به توليد محصولات منحصر به فرد براي مشتريان کمک مي کند . شرکتي که اين استراتژي را اتخاذ مي کند ، ويژگيها و خصيصه هايي را که از ديدگاه مشتريان مهم جلوه مي کند را انتخاب مي کند و اين امر منجر به افزايش قيمت مي شود.در واقع ديدگاه اساسي در ايجاد مزيت رقابتي از طريق استراتژي تمايز، معرفي محصولات نوآورانه است که مـنحصر به فردتر از محصولات رقبا هستند. پس،راههايي كه شركتها مي توانند محصول يا خدمتشان را متمايز سازندعبارتنداز: - ظاهر كالا يكي از راههايي كه مي توان توسط آن روي قوه ادراك و احساس مشتري تاثير گذاشت ايجاد خاصيتي ويژه درظاهر كالا يا خدمات فروشي است. - ايجاد ارتباط بين وظايف مختلف(توسعه خط محصول) يكي ديگر از راههاي ايجاد تمايز در كالا برقراري ارتباط و پيوند بين بخشهاي مختلف در شركت مي باشد. از نمونه اين كاراتصال دو بخش فروش و خدمات رساني در شركت مي باشد. - تنظيم وقتTiming معرفي يك محصول جديد فقط در زمان صحيح مي تواند به تمايز آن منجر شود.از آنجا كه دراين استراتژي هدف ارائه محصول جديد پيش از ساير رقبا مي باشد، بايد در نظر داشت كه اولين حركتها در اين جهت بايد باتنظيم زمان و سرعت مناسب انجام شود. - موقعيت فيزيكي(راحتي دسترسي مشتري) اگر شركت در محلي واقع باشد كه مشتريان بتوانند راحت به كالاي آن دسترسي داشته باشند،اين يك امتياز براي آن شركت در ايجاد تمايزنسبت به رقبا مي باشد. - آميختن محصولات(Product Mix) آميختن كالاها يا خدماتي كه توسط يك شركت ارائه مي شود نيز مي تواند به عنوان يك منبع ايجاد تمايز محسوب شود.مزيت ديگر اين ادغام اين است كه زمانيكه ادغام محصولات انجام شود مشتريان مي توانند يك محصول را به همراه كالاهاي جانبي يا مكمل از يك شركت يا يك فروشگاه و بطور يكجا تهيه نمايند كه اين مساله برايشان ايجاد ارزش مي نمايد وموجب كاهش واتلاف وقت و هزينه رفت و آمد در جستجوي كالاهاي مكمل مي گردد. - ارتباط با ديگر شركتها(Link with other firms) راه ديگري براي ايجاد تمايز كالا برقراري ارتباط بين محصولات يك شركت و كالاها و خدمات شركتهاي ديگر مي باشد .به عنوان مثال ارتباط بين شركتهاي توليد كننده كارتهاي اعتباري و شركتهاي بيمه. - شهرت و اعتبار(Reputation) يكي از قويترين پايه هاي ايجاد كالايي متمايز ميزان شهرت و اعتبار شركت و كالاها و خدمات ارائه شده آن است.شهرت اغلب به سختي بوجود مي آيد اما پس از ايجاد تا مدتهاي طولاني باقي مي ماند.البته توان يك شركت در توسعه،حفظ و افزايش شهرت و اعتبارش به تجربيات مصرف كنندگان در مورد كالاها و خدمات آن برمي گردد. - ساخت سفارشي كالا((Product Customization كالاها به ميزاني كه طبق سليقه مشتري يا براساس نيازهاي قشر خاصي از مشتريان تهيه گردند نيز متمايز مي شوند.
- دربارهی تبلیغات به عنوان یکی از راههای درآمدی صحبت کردید و این که جذب مخاطب در این زمینه بسیار تأثیر گذار است. با این حال برخی از مدیران رسانه معتقدند جذب آگهی بین رسانههای همسطح از نظر مخاطب و تولید محتوا برابر نیست و ادعا میکنند بعضی رانتها در این زمینه مؤثر است. تا چه حد چنین تحلیلی را قبول دارید؟
- این نظر را خیلی را قبول ندارم. اگر منظور آگهی بخش خصوصی است باید تصریح کنم این بخش عاقل است و بر اساس مسائل سیاسی آگهیاش را توزیع نمیکند. این بخش دنبال تولید سودو ثروت است و میخواهد موفق شود. بنابراین به جایی آگهی میدهد که دیده شود و برایش مشتری بیاورد. به نظرم این باندبازی خیلی واقعی نیست. ضمن این که معمولا آن قدرها هم رسانه همسطح نداریم و البته این به سلیقه صاحب آگهی هم برمیگردد. در مورد آگهی های دولتی هم که نظارت و رقابت مطبوعات وجود دارد و اجازه ترجیح و باند بازی را کمتر می دهد. به نظر می رسد این نوعی توجیه است که خیلی سازگار با واقعیت نیست.
- رسانه ها در جریان حرکت خود باید به نیازها و خواسته های چه گروههایی توجه کنند ؟
- رسانه ها در جریان حرکت خود باید به نیازها و خواسته های صاحبان رسانه ها، افراد یا سهامدارانی که مالکیت رسانه ها را در اختیار دارند. مخاطبان، کسانی که محتوای رسانه ها را مشاهده و مطالعه می کنند یا آن را می شنوند. آگهی دهندگان، کسانی که زمان یا فضای رسانه ها را برای انتقال پیامهای خود به مخاطبان خریداری می کنند. کارکنان رسانه ها، کسانی که برای رسانه ها کار می کنند توجه داشته باشند. نیاز صاحبان رسانه ها عبارت است از حفظ شرکت و اموال متعلق به آن، افزایش نرخ سوددهی سرمایه گذاری های انجام شده، توسعه شرکت و افزایش ارزش موسسه که همان سرمایه است. مخاطبان توقع دارند که خدمات و تولیدات رسانه ای با کیفیت خوب در اختیار آنان قرار گیرد و اگر قرار باشدکالا یا خدمتی خریداری شود، آن را با قیمت کم خواهان هستند و تمایل دارند که کالای رسانه ای را به سهولت به دست آورند. آگهی دهندگان می خواهند با پرداخت هزینه کم و دریافت خدمات با کیفیت وخوب از رسانه ها، به مخاطبان مورد نظر خود دسترسی پیدا کنند. کارکنان رسانه ها خواهان دستمزد مناسب، برخورد عادلانه و یکسان، محیط کار امن و نشاط آور و قدردانی معنوی از زحمات خود هستند.
- شرکت مادر تخصصی به چه معناست؟
- شرکت مادر تخصصی یا هولدينگ به شرکتي می گویند که داراي سهام (با حق رأي) در يک يا چند کمپانی است و مي تواند بر آن ها اعمال کنترل نمايد. شرکت هولدينگ نوعاً اکثريت سهام شرکت هاي تابعه را داراست، ولي اگر چنانچه مالکيت هولدینگ در اقليت هم باشد، اين مالکيت به گونه اي است که حق رأي و کنترل را به شرکت مادر تخصصی مي دهد.
- عوامل مؤثر بر رسانههای خبری چه عواملی هستند؟
- عوامل مؤثربررسانه های خبری عبارتند از: ۱- ارزشها و اعتقادات: ارزشهای جوامع زیر بنای راه و رسم و شیوه زندگی جوامع هستند وبه طورکلی ایدئولوژی مبتنی بر ارزشها ازچند طریق به هدفها وکنشهای سیاسی ارتباط پیدا می کند: الف- ایدئولوژی یک چارچوب ذهنی به وجود می آورد تا براساس آنها سیاستگذاران واقعیت ها را درک کنند. دراین روند اطلاعات و پیامهای دریافت شده ازمحیط معنا و مفهوم پیدا می کند درطبقه بندی خاص مورد تفسیروتبیین قرارمی گیرد. ب- ایدئولوژی نوعی نظام اخلا قی به دست می دهد که براساس هنجارهای اخلاقی ناشی ازآن می توان رفتارها وداده های درست و نادرست را ازیکدیگر تمیز داد. ج- ایدئولوژی تنها یک راه ازمیان راههای گوناگون برای اتخاذ تصمیم جلوی سیاستگذاران قرار می دهد که این راه باید درچارچوب ایدئولوژی تصمیم گیرنده باشد. ۲- اهداف وعوامل درون سازمانی: سیاستگذاران با توجه به اهداف و سیاستهای داخلی سازمان خبری اقدام به تصمیم گیری می کنند وبرنامه خودشان را مشخص می نمایند. ۳- عوامل برون سازمانی: ازجمله عوامل برون سازمانی می توان به گروههای فشار اشاره کرد. گاهی اوقات یک رسانه خبری تحت تأثیر عوامل برون سازمانی قرار می گیرد و درجهت اهدافی غیرازهدف مورد نظر خود حرکت می کند.
- فرآیند کسب کار به چه معناست؟
- هر فعالیت و کسب کاری فرآیند و پروسه ای دارد.فرآيندهاي کسب وکارمعمولا عبارتنداز: انتخاب فرايند شناخت فرايند عملکرد فرايند بازنگري فرايند تغيير فرايند نهادينه نمودن تغييرات پس ،هر فرايند کسب و کار داراي مشخصه هاي زیر است : - هدف دارد. - ورودي مشخص دارد. - خروجي مشخص دارد. - از منابع تغذيه مي کند. - از تعدادي فعاليت هاي مشابه تشکيل شده است. - تاثير آن به بيش از يک واحد سازماني مي باشد، به عبارتي داراي تاثيرات افقي سازماني مي باشد. - ارزش هاي گوناگوني براي مشتريان خلق مي کند. مشتريان مي توانند مشتريان درون سازماني يا برون سازماني باشند.
- ماهواره ها چند نوع هستند؟
- ماهوارههای فعال؛ اینگونه از ماهوارهها، دارای فرستنده و گیرنده هستند و قادرند پیامهای دریافتی را با موج دیگری مجددا بهسوی كره زمین ارسال نمایند. این ماهوارهها مجهّز به ترانسپوندرهایی هستند كه سیگنالهای دریافتی از زمین را تقویت كرده و فركانس آنرا تغییر میدهند و احتمالاً با مدولاسیون و یا پلاریزاسیون جدیدی به سطح زمین میفرستند. ماهوارههای غیرفعال؛ این دسته از ماهوارهها از خود انرژی نداشته و كار آنها صرفاً انعكاس امواج ارسالی از زمین بهسوی كره زمین است. منعكس كنندههای غیرفعال در مقابل سیگنالهای با قدرت متفاوت و فركانسهای مختلف و غیرفعال بوده و نیازمند آنتن بسیار بزرگ و فرستنده بسیار پرقدرت زمینی میباشند. اینگونه از ماهوارهها در یكجا ثابت نبوده و به سادگی ردیابی نمیشوند. ( معتمدنژاد، كاظم؛ وسایل ارتباط جمعی، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۸۵، چاپ پنجم، جلد اول، ص۲۴۲.)
- مسوولیت و وظایف وسایل ارتباط جمعی در دنیای امروز چیست؟
- با توجه به شرایط خاص سیاسی، اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی جهان امروز، برای مطالعه درباره نقش و وظایف وسایل ارتباط جمعی باید سه گونه ازجوامع را ازهم تفکیک کرد: در جوامع سرمایه داری، معمولا وظایفی چون آگاه کردن ، راهنمایی افکار عمومی، آموزش و انتقال میراث فرهنگی و سرگرمی در نظر گرفته شده است. در جوامع سوسیالیستی، با تکیه بر نظریه لنین سه نقش تهییج، تبلیغ وسازماندهی برای رسانه های جمعی عنوان شده است. در جوامع موسوم به کشورهای کمتر توسعه یافته، شامل کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین سه برداشت مشاهده می شود: در بیشتر این ممالک، همان نظریه های غربی مورد توجه قرار گرفته اند. در برخی از آنها، دیدگاه های مشابه جوامع سوسیالیستی دنبال می شود و برخی دیگر نظریه های مستقلی را مطرح نموده اند که تحت تاثیر مسائل ملی و ایدئولوژی حاکم بر آن جوامع است . در کل، کشورهای در حال توسعه از بعد رسانه ای، توفیق چندانی به ثبت نرسانده اند.
- مهمترین مفاد بیانیه ماموریت چه چیزهایی می تواند باشد؟
- بیانیه ماموریت باید به ما پاسخ دهد، محصول (کالا یا خدمات) سازمان چیست؟ سازمان به چه کاری مشغول است و چرا به وجود آمده است. مشتری سازمان چه کسانی هستند؟ بازار هدف سازمان چیست؟ نوع بازار یا بازارهای هدف و محدوده و گستردگی جغرافیایی آن چقدر است؟ فنآوری مورد استفاده سازمان چیست؟ فلسفه یا مرام سازمان باورهای بنیادی، ارزشها، آرمانها وآرزوها، اولویتهای فلسفی و اخلاقی اصلی سازمان را بیان می کند. توجه به بقا، رشد و سودآوری سازمان، هر سازمانی ابتدا باید توان تداوم حیات داشته باشد، در نتیجه باید به فکر رشد و توسعه و پیشی گرفتن از رقبا باشد و برای عملی کردن بقا و رشد؛ هر روندی که سازمان طی میکند باید سودآور باشد.
- نظريه تزريقي چیست؟
- اين نظريه بر "قدرت نامحدود پيامرسانه ها" استوار است و عقيده دارد که اگر پيام خوب ارائه شود و درک گردد، بيشترين تأثير را بر مخاطب مي گذارد. در اين نظريه، مخاطب منفعل فرض می شود و جامعه به صورت اجزایی مجزا، بدون روابط اجتماعي درنظر گرفته مي شود. اين نظريه به ارتباطات ميان فردي توجهي ندارد و وسايل ارتباط جمعي را مانند يک سرنگ فرض مي کند که مي توانند محتواي پيام خود را به مخاطبان تزريق کنند.
- نظریه مطلوبیت و نظریه بی تفاوتی در اقتصاد رسانه به چه معناست ؟
- نظریه مطلوبیت به این موضوع می پردازد که اقتصاددان ها برای اندازه گیری هر واحد از رضایت خاطری که مصرف کنندگان به دست می آورند مقیاسی به کار می برند که فایده نامیده می شود. مطلوبیت عددی، براساس میانگین مدت زمانی که روزانه یا در هفته صرف رسانه های مختلف شده بدست می آید.مطلوبیت عددی معیار اندازه گیری رضایت خاطر مصرف کنندگان از مصرف کالاست. این موضوع برای تولید کنندگان برنامه های تلویزیون، رادیو و... بسیار مهم است که بدانند مطلوبیت یک کانال یا مطلوبیت یک برنامه خاص چقدر است؟ مصرف کننده به هنگام انتخاب کالاها و خدمات در بازار مطلوبیت و قیمت را در نظر می گیرد. نظریه بی تفاوتی بر این اصل استوار است که هر مصرف کننده، برای خود اولویت های خاصی دارد و این اولویت برای کالاها و خدمات مطلوبیت ویژه ای درنظر می گیرد. نظریه بی تفاوتی براصل تلاش مصرف کننده برای حداکثر بهره گیری از کالاها و خدمات در شرایطی که امکان مصرف بیش از یک نوع کالا یا خدمات مطرح می باشد متکی است. مصرف کنندگان می خواهند با ایجاد تعادل در مصرف کالاهای متفاوت رضایت بیشتری کسب کنند.
- تعریف منافع ملی از نگاه شما چیست؟
- هنگامی که گروهی از مردم در مرزهایی مشخص، مجموعهای تحت عنوان را تشکیل میدهند، سه مقوله برای آنان اهمیتی اساسی دارد؛ هویت ملی، وحدت و دفاع سرزمینی و سرانجام منافع ملی. منافع ملی به کلیت ملت برمیگردد و تامین کننده امنیت و قدرت ملی است. منافع ملی از دید احزاب تعریف نمیشود، با منافع حزبی، قومی و گروهی قوام نمییابد و منافع ملی هر ملت علی رغم برخی اشتراکات، با ملل و مجموعههای دیگر متفاوت است. از این رو منافع ملی برای کل ملت است و دارای اولویتهایی است که پایه های اصلی قدرت آن ملت را تشکیل میدهد.
- تعریف اهداف ملی چیست؟
- اهداف، در بعد ملی، منافع مقید به زمان حال نیستند. بلکه فراتر از زمان حاضراند و نگاهی جدی به آینده دارند و افزون براین، دربرگیرنده مکان سرزمینی نیز هستند. در سیاست خارجی کشورها هدف، اولویت حفظ اهداف و منافع عمومی جامعه است و گفت و گوها و مناسبات میبایستی در جهت تقویت اهداف ومنافع ملی باشد.
- میان دستیابی به اهداف اسلامی و تامین منافع ملی چه نسبتی را در عمل برقرار میبینید؟
- مجموعه منافع ملی، هویت ملی و منافع سرزمینی با یکدیگر یک ملت را میسازند. منافع ملی دارای یک بعد معنوی و یک بعد مادی است. بعد معنوی منافع ملی در بردارنده اعتقادات و از جمله، ترجیحات دینی یا اولویت های مذهبی جامعه است که بخشی از پایه های قدرت آن جامعه را تشکیل میدهد. در واقع محیط ملی مانند یک پردیس است که منافع اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، سرزمینی و اجتماعی گوناگونی دارد ومجموعه این پرههای پردیس اجتماعی، یک محیط ملی تشکیل میدهند. بخشی از این محیط ملی، پایه اعتقادی دارد که تجلی این منافع ، نقطه اشتراک دین و اندیشه است در قالب ایدئولوژی شکل میگیرد. لذا هیچ ملتی وجود ندارد که ایدئولوژی نداشته باشد. ایدئولوژی هم به معنای راه و رسم است که منابع گوناگونی دارد؛ الهی و دینی، اجتماعی و فرهنگی، بنگاهها و صاحبان فکر و اندیشه و...لکن اولویت بخشی به هرکدام از این موارد به ایدئولوژی حاکم یا قدرت حکمرانی بر میگردد. به عبارت دیگر در یک جامعه مذهبی ممکن است قدرت حاکم لیبرال باشد، یا در یک جامعه با تفکر دینی، نگاهی سکولار حکمفرما باشد. لذا بروز ایدئولوژی و راه و رسم زندگی متفاوت است و به ایدئولوژی حاکم بر میگردد. لکن مقوله ایدئولوژی و راه و رسم زندگی در همه جوامع وجود دارد. معتقدم تضاد و تنافری میان منافع ملی و مبانی ایدئولوژیک وجود ندارد و همانگونه که شهید مطهری در کتاب خدمات متقابل ایران واسلام، ایران و اسلام را خدمتدهنده به یکدیگر میداند، در نگاه بنده نیز در ایران امروز، منافع ملی و مبانی اسلامی مؤید و مکمل یکدیگر هستند.
- آیا میان بخشهای گوناگون فرآیند تصمیمگیری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (رهبر انقلاب، شورای عالی امنیت ملی، دولت، مجلس، وزارت خارجه و…) تعریف یکسانی از نسبت منافع ملی و مبانی اسلامی وجود دارد؟
- براساس قانون اساسی چارچوب های حرکتی نظام مشخص است. اسلامیت نظام مبتنی بر مبانی دینی است و جمهوریت نظام مبتنی بررای مردم و ترجیحات و منافع ملی است. در سیاست خارجی قادر نیستیم که خط کشی کرده و بین این دو مرزبندی انتزاعی قائل شویم. براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی، با از دست دادن هر کدام از اینها، کشورهویت اصیل خود را از دست میدهد.
- آیا همه نهادها به جمهوریت و اسلامیت نظام اعتقاد دارند؟
- کارکرد و ماموریت نهادها و دستگاههای کشور با یکدیگر متفاوت است. برخی نهادها رویکرد سخت افزاری دارند و بعضی دیگر رویکرد نرم افزاری دارند. در عین حال همان نهادهایی که در ظاهربه نظر میرسد که شعارها ومبانی اسلامی را برمنافع ملی ترجیح میدهند، برای دفاع از خاک و شعار ملی، در دوران دفاع مقدس هزاران شهید را تقدیم ایران کردند. لذا مهمترازادبیات گفتاری، ترجیح و کارکردعملی ملاک قضاوت است. معتقدم که همه دستگاههای کشور، بعد ازانقلاب، دریک خصوصیت مشترک بودهاند و آن این است که همه آنها هویت، سرزمین و دین را مورد توجه قرار داده و تقابل و تفکیکی میان آنها وجود نداشته است. قانون اساسی هم میزان و معیار این مهم و ایفای نقش گروهها می باشد.